عطر بعضی حرف ها خیلی حرف هارا من فقط از بوی یاس شنیده ام.عطر یاس ،عطر برخی دوست داشتن هاست..... |
|||
تو چه گفتی سهراب؟؟قایقی خواهم ساخت...باکدوم عمر دراز...؟؟نوح اگر کشتی ساخت عمر خودرا گذراند...با تبر روزو شب بر درختان افتاد...سالیان طول کشید عاقبت اما ساخت..بس بگو ای سهراب...شعر نو خواهم ساخت...بیخیال قایق...یا که میگفتی...تا شقایق هست زندگی باید کرد؟؟این سخن یعنی چه؟؟با شقایق باشی...زندگی خواهی کرد..گر نه این شعرو سخن..یک خیال بوچ است..بس اگر میگفتی..تا شقایق هست..حسرتی باید خورد..جمله زیبا تر میشد..به خدا دلگیرم از تمام دنیا..از خیال و رویا...به خدا دلگیرم..به خدا من سیرم..نوجوانی پیرم..زندگی رویا نیست..زندگی پر درد است..زندگی نامرد است...زندگی نامرد است..♥♥چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 19:48 :: نويسنده : زهرا
اون گوشه عکس عشقمو براتون گذاشتم . من بهش میگم ترب . ولی اسمش حسینه قبل از اینکه به دنیا بیاد قراربود دختر باشه ولی یدفه که بدنیااومد فهمیدیم شیطون پسربوده،رو نمیکرده ... از همون موقع بهش گفتم تربچه.بعد بهش گفتم ترب بچه ،بعدش که بزرگتر شد بهش گفتم ترب الانم میگم خیلی جیگره ،بچه خوبیه.. با اینکه بچس ولی خیلی آرومه
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
|||
|